خداوندا پناهش باش،یارش باش،"جهان"تاریکی محض است،(میترسم)کنارش باشღ♥ღ قسم به روزی که قلبت را میشکنند به جز خدایت مرحمی نداری ღ♥ღ
ღ♥ஜعشق بی صداღ♥ஜ

ولنتاین مبارک

 

0000000000000000000000000000000

0000000000000000000000000000000

0000000777770000000777770000000

0000077777777700077777777700000

0000777777777777777777777770000

0000777777777777777777777770000

7777770000دوست دارم عشقم00007777777

0000077777777777777777777700000

0000007777777777777777777000000

0000000077777777777777700000000

0000000000777777777770000000000

0000000000000777770000000000000

0000000000000007000000000000000


ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 21:1 :: توسط : محمد محراب

_______________$$$$$$___$$$$$$$$$$$$
___________$$$$$$$$$$$$___$$$$$$$$$$
_________$$$$$$$$$$$$$____$$_$$$$$$$
________$$$_$$$$$$$_$$___$$$$$$$$$$$
_______$$$$_$$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$
________$$$$_$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$
_________$$$___$$$$$$$$___$$$$$$$
______$$$$$$_____$$$$_________$$$
________$$_______$$$_________$$$$$
______________$$$$$$$_______$$$$$$$
_____________$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$
_____________$$$$$$$$$____$$$_$$$$$$
____________$$$$$_$$$$____$$$$_$$$$$$
____________$$$$$$$$$$____$$$$$_$$$$$
__________$$$$_$$$$$$$____$$$$$$_$$$$
_________$$$$_$$$$$$$$____$$$$$$$_$$$$
_________$$$_$$$$$$$$_____$$$$$$$$$$$$
________$$$_$$$$$$$$______$$$$$$$$$_$$$
_______$$$$$$$$$$$$________$$$$$$$$$$_$$


ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 21:1 :: توسط : محمد محراب


ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 20:58 :: توسط : محمد محراب


ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 20:57 :: توسط : محمد محراب

يکی بود ، دو تا نبود ، زير گنبد کبود که شايدم کبود نبود و آبی بود ، يه دختر خوشگل بدون پدرومادر زندگی می کرد. اسم اين دختر خوشگله سيندرلا بود که بلا نسبت دخترای امروزی، روم به ديوار روم به ديوار ، گلاب به روتون خيلی......



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 20:55 :: توسط : محمد محراب

زندگی زوجین مانند یک بازی است که مهره های آن دائم در حال جابه جایی هستند. در بهترین حالت آن دو نفر مانند چراغ مه شکن هستند و راه یکدیگر را روشن می کنند. همچنین نقاط ضعف هم را آشکار می کنند



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 20:52 :: توسط : محمد محراب

عشـق مـیـان دو فـرد طــی چنـــدین مرحله متفاوت تکامل می یـابد که به مـنـظور بــقای عشق هر کدام ازاین مراحل
اهمیت خاص خود را دارا میباشد این مراحل شامل:

مجذوب شدن، دلربایی، هوس (اشتیاق مفرط)، صمیمیت و تعهد است.... که در ادامه ی مطلب نوشته شدن



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 20:51 :: توسط : محمد محراب

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . .
پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشيم جائی از بدنت آسیب ديدگي يا شکستگی نداشته باشه "
پیرمرد غمگین شد، گفت خيلي عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست .
پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند :
او گفت : همسرم در خانه سالمندان است. هر روز صبح من به آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. امروز به حد كافي دير شده نمی خواهم تاخير من بيشتر شود !
يكي از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر می دهیم تا منتظرت نماند .
پیرمرد با اندوه ! گفت : خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد . چیزی را متوجه نخواهد شد ! او حتی مرا هم نمی شناسد !
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است !


ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 20:49 :: توسط : محمد محراب

من

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:, :: 15:45 :: توسط : محمد محراب

بهترین قلب دنیا

روزی مردجوانی وسط شهری ایستاده بود وادعا می کرد که زیباترین قلب دنیا را در تمام آن منطقه دارد. جمعیت زیادی جمع شدند. قلب او کاملا سالم بود وهیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که ...

   بقیه داستان رو تو ادامه ی مطلب بخون

 



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 14:0 :: توسط : محمد محراب

باور داشته باش هنوز هم برای تو زنده ام ،
هر گاه دیدی نیستم بدان كه از عشقت مرده ام !
چه زود فراموش شدم آن زمان كه دلم برایت خون شد ....
تازه می خواستم با آن رویاهای عاشقانه ای كه در سر داشتم تو را خوشبخت كنم ،
می خواستم عاشق ترین باشم ،
برای تو بهترین باشم ،

 



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 13:58 :: توسط : محمد محراب

A heart that loves is always young

قلبی که دوست می‌دارد همیشه جوان است.



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 13:58 :: توسط : محمد محراب

قلاب‌ها علامت کدام سؤالند که ماهی‌ها جواب آن می‌شوند؟؟

خسته‌ام، انگار صد سال پیاده راه آمده‌ام. انگار صد سلسله کوه را روی شانه‌های نحیفم حمل کرده‌ام.انگار صد سال پلک برهم نگذاشته‌ام.



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 13:57 :: توسط : محمد محراب

اکنون آسمان کویر قلبم ابریست وجشمان من باران اشک را می طلبد ودل خسته‌ام تو را در تاریک و روشنایی می‌جوید تا بلکه توانسته باشد از غم های انباشته شده اش بکاهد. مسیر اندیشه‌ام مرا در فضای خود می غلتاند. همچون پرستویی سرگردان که در طوفان گیر کرده پر می‌گشایم اکنون در لحظه‌ای احساس باطراوت اشکم همچون مروارید از دریا به ساحل فروکش می‌شود.


ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 12:36 :: توسط : محمد محراب

آخرین جملات افراد مختلف قبل از مرگ

آخرين کلمات يک الکتريسين : خوب حالا روشنش کن...

آخرين کلمات يک انسان عصر حجر : فکر ميکنی توی اين غار چيه؟



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 12:32 :: توسط : محمد محراب

پسر نگاهی به دختر کرد،گفت حالا که کنار ساحل هستیم یه آرزوی قشنگ بکنیم.

دختر با بی‌میلی قبول کرد،پسر چشماشو بست وگفت :«کاشکی تا آخر دنیا عاشق هم بمونیم»

بعد به دختر گفت: حالا تو آرزوتو بگو، دختر چشاشو بست وخیلی بی‌تفاوت گفت:«کاشکی همین الان دنیا تموم بشه..!!» وقتی چشماشو باز کرد پسر رو ندید، فقط چندتا حباب روی آب دید....!!!


ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 12:31 :: توسط : محمد محراب

۱- ستاره: شبا میاد بیرون ؛ به همه چشمک میزنه!!

۲- سحر: دم صبح میاد ؛ معلوم نیست شب قبل کجا بوده !!



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 12:27 :: توسط : محمد محراب

شروعی برای زندگی

برای پرواز در آسمان زندگی به دوبال نیاز است؛ بال روحیه و بال بارو.

از بیش آینده ای وجود ندارد بلکه آینده را می‌سازیم.

 



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 12:24 :: توسط : محمد محراب

لعنت به ساعتهایی که جلو نمیروند،

خواب می مانند ،

کار نمی کنند ،

 کوک نمی شوند ،

عقب می مانند ،

و از رفتن خسته میشوند

 این بلاها از وقتی به سرم ادم میاد

که منتظر کسی باشی که

دوسش داری

...


ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 12:18 :: توسط : محمد محراب

قول داده اَم…

گاهـــی

هَر اَز گاهـــی

فانـــوس یادَت را

میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشَـن کنَم

خیالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛

هَنوز هَم دَر این شَبهای بـی خواب و بـی خاطـــِره

میان این کوچـه های تاریک پَرسـه میزَنـَم

اَما بـه هیچ سِتاره‌ی دیگـَری سَلام نَخواهــَـم کَرد…

خیالَت راحَت !


ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 12:17 :: توسط : محمد محراب

وَقـتیـــ کِنـــارَمیـــ ❤ـــ ،

جــــایــیـــــ بـَــــرای ِ هیــچ شِتـابـیـــ ـــ نـیستـ ـــ ✗..

مَقـصَـــ✔ـــد ،

هَمـــــینـــ حُضـــ ـــور ِ مـَـــ✿ـن و تـُـ✿ــوسـتـــــــ


ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 12:16 :: توسط : محمد محراب

هیس…

حواس تنهایی ام را

با خاطرات

باتو بودن

پرت کرده ام…بگو کسی حرفی نزند…

بگذار

لحظه ای ارام بگیرم


ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 12:15 :: توسط : محمد محراب

دلـــم یک شــب ِآروم میخــــواد … بــا آهنگــــی رومــــــانتیک…

 

چنــــد تا شمــــــع … و یک عالمــــــه تــــو…

 

که بــه دنیــــا بگـــــــم … خــــداحـــــافـــــــظ …

 

دنیــای مــن کســــی ست…

 

که در آغـــــوشش جــان میدهــــم…

 

یعنـــی « تــــــــــــــــو »


ارسال شده در تاریخ : شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 12:14 :: توسط : محمد محراب

شب قــــבر است اگر قـــבر بـــدآنـے

عکس های شبهای قدر (2)

בر خـــوב مـے نگـــرم تـــا ببینـــــم کـہ خطــــا کجــاست (؟)

بعـــב از کمے تــامـــل و قـــבرے سکــــوت پـے میبـــرم :

آنجـــا کـہ خـــالے از خــــבاست

خطـــــــــاست (!)


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, :: 23:32 :: توسط : محمد محراب

به نماز بست قامت كــه نهــد بــه عـرش يارا
به خدا علــي نبينــد به نمــاز، به جز خــدا را

چو بگفــت نــام « ا... » و ادا نمـــود « اكبــر»
بگرفت هيبت حــق همــه ملــك ما سِوي را

نَبًوُد زسجده خوشتر، به خـدا قســم، علـي را
كه خــداي مي پسنــدد به ســجود او دعا را

به نماز آخــرينش چـه گـذشت؟ مـن نـدانم
كه نداي دعوت آمد، شه ملــك«هل اتي» را

شب تار از اين مصيبت، بدريـد سيــنه خــود
اثــرات اين سحـــر شـد همــه جاي آشكارا

چه گذشت يارب آن دم به دل غمين زينب؟
چو بديد غرفه در خون،سروروي مرتضي را

زشهــادت علــي شــد چــو تمـام صبر زينب
چــه كنــد اگــر كــه بيند شهداي كربلا را؟

زگــناه خــود به محشر چه غمت بود «حسانا»
كه ولاي او كشــانــد بســوي بهـشت مــا را


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:نماز،قامت،نمازاخر،نمازاخرین،سجده،سینه, :: 23:28 :: توسط : محمد محراب

السلام علیک یا ابوتراب



لا فَتى اِلاّ عَلِىّ، لا سَیفَ اِلاّ ذُو الفَقار


جوانمرد شجاعى چون على(علیه السّلام و شمشیرى چ


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, :: 23:27 :: توسط : محمد محراب

السلام علیک یا امیرالمومنین

ولادت

 حضرت علی ( ع ) نخستین فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف می باشد . خاندان هاشمی از لحاظ فضائل اخلاقی و صفات عالیه انسانی در قبیله قریش و این طایفه در طوایف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت و بسیاری از فضایل دیگر اختصاص به بنی هاشم داشته است . یک از این فضیلتها در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت علی ( ع ) موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زایمان راه مسجدالحرام را در پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و چنین گفت : " خداوندا ! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شده اند و نیز به سخن جدم ابراهیم سازنده این خانه ایمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت ، و به حق  " کودکی که در رحم من است ، تولد این کودک را بر من آسان فرما ! لحظه ای نگذشت که دیوار جنوب شرقی کعبه در برابر دیدگان عباس بن عبدالمطلب و یزید بن تعف شکافته شد . فاطمه وارد کعبه شد ، و دیوار به هم پیوست . فاطمه تا سه روز در شریفترین مکان گیتی مهمان خدا بود . و نوزاد خویش سه روز پس از سیزدهم رجب سی ام عام الفیل فاطمه  را به دنیا آورد . دختر اسد از همان شکاف دیوار که دوباره گشوده شده بود بیرون آمد و گفت :" پیامی از غیب شنیدم که نامش را " علی " بگذار . "



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, :: 23:26 :: توسط : محمد محراب

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید _______________$$$$$$___$$$$$$$$$$$$ ___________$$$$$$$$$$$$___$$$$$$$$$$ _________$$$$$$$$$$$$$____$$_$$$$$$$ ________$$$_$$$$$$$_$$___$$$$$$$$$$$ _______$$$$_$$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$ ________$$$$_$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$ _________$$$___$$$$$$$$___$$$$$$$ ______$$$$$$_____$$$$_________$$$ ________$$_______$$$_________$$$$$ ______________$$$$$$$_______$$$$$$$ _____________$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$ _____________$$$$$$$$$____$$$_$$$$$$ ____________$$$$$_$$$$____$$$$_$$$$$$ ____________$$$$$$$$$$____$$$$$_$$$$$ __________$$$$_$$$$$$$____$$$$$$_$$$$ _________$$$$_$$$$$$$$____$$$$$$$_$$$$ _________$$$_$$$$$$$$_____$$$$$$$$$$$$ ________$$$_$$$$$$$$______$$$$$$$$$_$$$ _______$$$$$$$$$$$$________$$$$$$$$$$_$$
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان معراج عشـــــــــــ





♥عشق خدایی♥
Online User

ابزار رایگان وبلاگ

ابزار هدایت به بالای صفحه